فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Key Ring

ˈkiː ˈrɪŋ kiː rɪŋ

شکل جمع:

key rings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جاکلیدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He lost his key ring at the party last night.

دیشب جاکلیدی‌اش را در مهمانی گم کرد.

She attached her house keys to the key ring.

او کلیدهای خانه‌اش را به جاکلیدی وصل کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد key ring

  1. noun a small ring or chain that holds keys together, typically made of metal or plastic

ارجاع به لغت key ring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «key ring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/key-ring

لغات نزدیک key ring

پیشنهاد بهبود معانی